به گزارش شهرآرانیوز، امام حسن مجتبی (ع) را کریم اهلبیت (ع) میدانند؛ هم از آن جهت که همچون امامان پیشین و پسین خود در راه اقامه دین خدا حق جهاد را برآورده کرد و هم از این حیث که سیره و زندگی فرزند ارشد امیرمؤمنان (ع) در هر فراز با بخشش و انفاق به نیازمندان گره خورده است. چه آن زمان که همه ثروتش را به مستمند بخشید، چه وقتی حتی تنپوش و جامه خود را به نیازمند انفاق کرد و چه آن روزی که حتی جسارت مرد شامی را با پیشنهاد اطعام و تکریم پاسخ داد.
حالا هر روز که از ماه مبارک رمضان میگذرد، ماه ضیافت الهی به روز میانی نزدیکتر میشود و روزشمار تقویم، نزدیکشدن سالروز ولادت کریم اهلبیت (ع) را بشارت میدهد، جمعیت جوانان امام حسنی مشهدالرضا (ع) پیشِ نظرِ کریمانه امام رئوف (ع)، تلاش جدیتری برای احیای سنت جدش امام مجتبی (ع) به کار میگیرند و هیئات مختلف با تدارک بستههای معیشتی و برپایی سفرههای اطعام، عام و خاص همشهریان خود را مهمان سفرههای پرنور حسنی میکنند.
جوانان هیئت کربلا از جمله همین جوانان امام حسنی مشهدالرضا (ع) هستند که اگر همه عمر بر خوان بیمنت اهلبیت (ع) نشستهاند، شکر این نعمت را با تکریم نیازمندان شهر، برپایی مراسمات مختلف جشن و عزا و البته تدارک بستههای معیشتی بهجا میآورند. این شبها مسجد امام رضا (ع) در بوستان بزرگ جهانشهر میزبان بیستویکمین آیین بستهبندی ۱۰۰۰ بسته معیشتی برای نیازمندان مشهدی است که پس از شناسایی دقیق، اکنون نوبت اطعام و تکریم آنان فرارسیده است.
مادر ۵۳ ساله این روایت یا همان صدیقهخانم اصالتاً اهل سیرجان است. ۲۳ سال قبل، زمانی که شوهرش آقایدالله در کارگاه محل کارش دچار سانحه میشود و از دنیا میرود، دیگر همه دارایی زندگیاش را از دست میدهد و همان زمان راهی مشهدالرضا (ع) میشود تا به دامان امام رئوف (ع) پناه ببرد.
داستان اینکه در مشهد چه به روزش آمده طولانی است، اما همین بس که بدانیم سالهاست پسر ۱۳سالهاش «رحیم» هر روز صبح کالسکه شکستهای را برمیدارد، در خیابانهای شهر پرسه میزند، بازیافت و ضایعات جمع میکند و آخر شب آن را به محل دپو میبرد تا از این طریق، ماهیانه ۳ میلیون تومان هزینه اجارهخانهشان در بولوار وحدت را تأمین کند. وضع خانه و زندگیشان هم بهاندازه چهره صدیقهخانم درهم و شکسته است و بهاستثنای یارانه ۴۰۰ هزارتومانی که معیشت ماهیانهشان را جمعوجور میکند، همین خانه اجارهای تنها سرمایه زندگی این مادر و پسر غریب سیرجانی است.
این روزها در ایام ماه مبارک رمضان، هربار که وقت اذان میشود، به زحمت از روی تخت بلند میشود، با آب دبهای که هر روز از مسجد محل پُر میشود وضو میگیرد، روی همان تخت نمازش را نشسته میخواند و آخرسر درحالیکه صلوات میفرستد، دستان چروکیده و چهره تکیدهاش را روی عکس کوچک شهید خدمت، آیتالله رئیسی میگذارد و فاتحه نثار روحش میکند.
شاید پنجشش سال از زمانی که در دیدار مردمی به محضر او مشرف شد، میگذرد، اما آن روز را هرگز فراموش نمیکند؛ روزی که وقتی مشکلاتش را برای سید محرومان شرح داد، حاجآقا اشکش جاری شد، دست صدیقهخانم را بوسید و چند ماه بعد، دو میلیون تومان کمکهزینه به همراه یک بسته معیشتی برایش فرستاد. به قول خودش شاید این رقم گره مهمی از زندگیشان بازنکرد، اما خدایش بیامرزد که در برابر محرومان، روی گشاده داشت.
آقارحمان جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس است که حوالی سال ۱۳۶۴ در ارتفاعات میمک دچار جراحت شده و موج انفجار او را به جرگه جانبازان اعصاب و روان ملحق کرده است. حالا ۳۹ سال بعد از آن روز درحالیکه همسر و فرزندانش او را رها کردهاند، تنها در خانه کوچکی در محدوده پاساژ عروسکفروشهای میدان عدالت زندگی میکند. آقارحمان هم مثل مادر غریب سیرجانی، تنها درآمدش همان یارانه ۴۰۰ هزارتومانی است که به زحمت کفاف بخشی از داروهایش را میدهد و به معنای واقعی کلمه اگر جوانان بسیج مسجد محل هفتهای دوبار برایش چند قرص نان و اندکی غذا نبرند، ناچار است سر گرسنه بر بالین بگذارد.
آن جوان رشیدی که زمان جنگ، اخلاصش اجازه نداد جانبازی خود را ثبت کند و همه هزینههای جراحی استخراج ترکش را از جیب خودش داد، اکنون پیرمرد ازکارافتادهای است که اگرچه حق به گردن همه ملت دارد، اما تمام داروندارش همین اتاقک نیمهویران حدود ۲۰ متری است که در آن زندگی میکند.
وارد این خانه که بشوید، البته که ابتدا مبهوت دیوارهای نمزده و سقف خانه خواهید شد که آب از آن چکه میکند، اما بدون شک، پردهای که گوشه اتاقک نصب شده مهمترین نقطه ابهام این ویرانه است. پشت پرده روی زمین آجر چیده شده و روی یک مخزن گاز پیکنیک کوچک، بشکهای فلزی به چشم میآید که همین مجموعه محقر را به حمام تبدیل میکند. بله، حمام خانه همین است!
روایت این پروندههای پردرد شهرمان از هزار مورد هم فراتر میرود، اما تلخکامی از زندگی دردناک این همشهریان نیازمند میتواند ختم به شیرینی شود اگر بدانیم که جمعیت خیران نیکاندیش و جوانان امامحسنی مشهد از زندگی سیاه این عزیزان غافل نیستند.
از جمله این جماعت امامحسنیهای مخلص، جوانان هیئت کربلا هستند که ۲۱ سال است در شب ولادت امام حسن مجتبی (ع) و پانزدهم رمضان، مواد غذایی و اقلام اساسی موردنیاز سفرههای نیازمندان را در مقیاس زیاد تهیه میکنند تا پس از بستهبندی، بستههای معیشتی ویژهای تدارک ببینند که ولو تا مدتی، سفرههای سحر و افطار خانوادههای نیازمند را به عطر برنج و رنگ گوشت روشن کند.
مجتبی برادران یکی از دستاندرکاران برپایی این مراسم در گفتوگو با شهرآرانیوز تصریح میکند که این اقدام خیر ابتدا در سال ۱۳۸۲ با بستهبندی ۶۹ بسته معیشتی به حروف ابجد نام حضرت زینب (س) آغاز شد و باوجود مشکلات اقتصادی، به برکت نیتهای خیر و اخلاص جوانان هیئت اکنون به بیش از هزار بسته معیشتی رسیده است.
وی میافزاید: این بستهها شامل پنج کیلوگرم برنج، روغن، ماکارونی، رب، چای، سویا، قند، خرما، پنیر، نمک و حبوبات مشتمل بر نخود، لوبیا قرمز، عدس و لپه است که ابتدا به شکل عمده خریداری شده و پس از توزین عادلانه، در اندازههای مقرر در بستهها قرار میگیرد. البته مرغ بستهبندیشده هم تهیه شده که به دلایل بهداشتی، در روز ولادت امام حسن مجتبی (ع) و به وقت توزیع بستهها بلافاصله از کامیون یخچالدار خارج و به بستهها اضافه میشود.
به گفته این عضو هیئت جهادی کربلا که خود از اعضای تیم شناسایی نیازمندان نیز به شمار میرود، منابع تهیه این مواد غذایی که خرید آنها بیش از یک میلیارد و ۲۲۲ میلیون تومان هزینه داشته است، به طور کامل از محل کمکهای مردمی تأمین میشود و همه زائران و مجاوران امام هشتم (ع) میتوانند برای مشارکت در این طرح خداپسندانه و افزایش تعداد بستههای معیشتی، مبالغ اهدایی خود را به شماره حساب ۵۰۴۱۷۲۱۱۱۲۳۱۲۹۰۶ گروه جهادی هیئت کربلا واریز کنند.